از قدیمیترین مصالحی که انسان در ساخت ابنیه و به خصوص خانه سازی مورد استفاده قرار داده، سنگ طبیعی است. امروز علاوهبر کاربرد فراوان آن در راهسازی، پلسازی، دیوارسازی و تولید شن و ماسه شکسته، در خانهسازی نیز بهطور گسترده و وسیع مورد استفاده قرار میگیرد.
آثار تاریخی تخت جمشید نشان میدهد کاربرد سنگ در معماری ایران از قدیم رواج داشته. در حال حاضر نیز سنگ یکی از بهترین مصالح برای نما، کف و پلههای ساختمآنهای مسکونی و عمومی است. امروزه معماران، سنگ را به طور وسیع در ساختمآنهایی نظیر سالنهای اجتماعات، هتلها، بیمارستآنها، ساختمآنهای اداری، ترمینالهای مسافربری فرودگاهها و موزهها به کار میبرند.
سنگهای مورد استفاده در کارهای ساختمانی دارای انواع گوناگون و متنوعی هستند. برای تقسیمبندی آنها میتوان مشخصات مختلفی را مدنظر قرار داد. مثلا از نظر مبدأ زمینشناسی، از نظر ترکیب و شکل کانی، از نظر نوع مصرف و کارایی، از نظر ماشینآلات فرآوری آنها و از نگاه کارخانههای فرآوریکننده. با در نظر گرفتن هر یک از این موارد سنگ نیز طبقهبندیهای مختلفی پیدا میکند. اکنون به بررسی اجمالی این طبقهبندیها میپردازیم.
در نهایت این تقسیمبندی را بر حسب محصول کارخانجات فرآوری سنگ بیشتر بررسی میکنیم. یعنی بر اساس آنچه در بازار مصالح ساختمانی بیشتر مرتبط با ساختمآنها و به صورت پلاک و ابزار است.
تقسیمبندی بر اساس مبدا زمینشناسی
سنگها از نظر مبدا زمینشناسی به سنگ آذرین، سنگ رسوبی و سنگ دگرگونی تقسیمبندی میشوند.
نتایج مطالعاتی ترکیب سنگشناسی در سطح زمین نشان میدهد که حدود هفتاد و پنج درصد از سطح قارهها را سنگهای رسوبی و سنگهای دگرگونی ناشی از آنها تشکیل میدهد. همچنین حدود بیست و پنج درصد آن متشکل از سنگهای آذرین و سنگهای دگرگونی ناشی از آنها است.
۱) سنگ آذرین: سنگهایی هستند که از سرد شدن و انجماد مواد مذاب داخل زمین (ماگما)، در زیر زمین (آذرین درونی) یا سطح زمین (آذرین خارجی) به وجود آمدهاند. مقاومت سنگهای آذرین در همه جهات یکسان است؛ اسید کلریدریک بر آنها بیاثر است و این سنگها سختی بالایی دارند به طوری که روی شیشه خط میاندازند.
گرانیت، سینیت و گابرو از انواع سنگهای آذرین هستند.
۲) سنگ رسوبی: این سنگها از تهنشین شدن مواد محلول یا شناور در آب دریاها، رودخانهها، یخچالها و هوا در محیطهای گازی مایع و جامد بهوجود آمدهاند که رفته رفته طی مراحلی به رسوبی تبدیل شدهاند. اکثر آنها از دو جزء آواری (مثل قلوه سنگ، شن، ماسه و دانههای رسی) و یک جزء شیمیایی مثل کلسیت یا ژیپس تشکیل شدهاند. این جزء شیمیایی باعث چسبیدن ذرات آواری به یکدیگر میشود.
این سنگها در امتداد عمود بر بسترشان بیشترین مقاومت را دارند اما در جهت رگههای تشکیلشده ضعیف هستند. از مهمترین سنگهای رسوبی میتوان به کنگلومرا، ماسه سنگها ،سنگهای رسی، تراورتنها و بعضی مرمریتها نام برد.
۳) سنگ دگرگونی: چنانچه در اثر عواملی مثل دما و فشار، سنگها دچار تغییرات در شکل ساخت و ترکیب کانی سنگ و یا باعث تبلور مجدد شوند سنگ دگرگونی تشکیل میشود. میتوان از سنگهای چینی، مرمرها و بعضی از مرمریتها به عنوان مهمترین سنگهای دگرگونی که در کارهای ساختمانی مورد استفاده قرار میگیرند نام برد.
تقسیم بندی از نظر ماشینآلات فراوری
کلا چنانچه سنگها را از این زاویه نگاه کنیم به دو دسته سخت و نرم تقسیم میشوند.
الف) سنگ سخت: چنانچه که از اسم آنها پیداست این سنگها به این راحتی برش و ساب نمیخورند و به سادگی براق نمیشوند. به همین دلیل باید در فرآوری آنها از ماشینآلات و دستگاههایی مخصوص استفاده شود. این دستگاهها از دور موتور گرفته تا نوع مواد مصرفی در سیمبرش یا دیسک برش و لقمهساب با دیگر ماشینها متفاوت هستند. از جمله این سنگهای سخت میتوان از گرانیت گابرو، دیوریت یا سینیتها نام برد.
ب) سنگ نرم: مابقی سنگهای موجود در بازارها همانند مرمریت، تراورتن، مرمر، چینی و لایماستون را میتوان با دستگاههای برش سنگ نرم فرآوری کرد، چراکه این دستگاهها از نظر فنی برای فرآوری سنگهای نرم طراحی شده است.
تقسیمبندی سنگ در عرف رایج سنگهای پلاک
این تقسیمبندی که رایجترین و مهمترین تقسیمبندی در بازار سنگهای فرآوری شده است بیش از هر تقسیمبندی دیگری مورد استفاده است و به همین دلیل بیشتر مدنظر ماست. از این نقطهنظر سنگها به پنج دسته کلی،گرانیت، مرمر، چینی، تراورتن و مرمریت تقسیمبندی میشوند، البته انواع دیگری همانند تراانیکس، ولایماستون هم میتواند جزء این تقسیمبندیها باشد که ما به دو دلیل آنها را از این پنجدسته جدا کردهایم اما بعدا به آنها نیز خواهیم پرداخت. دلیل اول اینکه مثلا تراانیکس ترکیبی از تراورتن و مرمر است و شخصیت مستقلی ندارد همینطور لایماستون. دلیل دوم اینکه نسبت فراوانی این سنگها در مقایسه با سنگهای اصلی بسیار ناچیز است.
۱) گرانیت
تمامی سنگهایی که منشا درونی یا آتشفشانی دارند و باید توسط دستگاههای سختبر فرآوری شوند در بازار به گرانیت معروف هستند. گرانیت سنگی است بسیار سخت محکم بادوام خشن و جلاپذیر با درجه سختی پنج تا هفت و دارای مقاومت فشاری بالا در برابر هوازدگی دارای تنوع رنگ و مقاوم در برابر یخبندان.
جرم حجمی متوسط در گرانیت حدود ۶/۲ تن بر متر مکعب است. مقاومت فشاری آن بین یکصد تا سیصد مگا پاسکال است و جذب آب آن معمولا به یک درصد نمیرسد. تخلخل آن بسیار کم و در برابر آتش مقاومت خوبی از خود نشان میدهد ولی چنانچه در همین حالت آب به آن برسد به شدت آسیب میبیند.
از لحاظ ظاهری بیشتر بافت یکسان و یکدستی دارد و بیشتر به رنگ خاکستری یافت میشود ولی در رنگهای دیگری مانند صورتی به علت وجود فلدسپاتها دیده میشود.
سنگ گرانیت به علت سختی زیاد تا چندین سال قبل، قابل بهرهبرداری و استحصال به صورت پلاک نبود ولی با پیشرفت علم مواد و بحث تکنولوژی الماسه و بکارگیری آن در این صنعت، مصرف این سنگ نیز رواج چشمگیری یافته است.
بهترین استفاده از گرانیت موقعی است که بخواهیم از مقاومت بالای این سنگ در مقابل فشار و گرما و سرما و سایش استفاده کنیم؛ مثلا به عنوان کیوبیک و در ابعاد ۱۰×۱۰×۱۰ و یا ابعاد کوچکتر و بزرگتر در حجم بسیار بالایی به عنوان سنگفرش در کشورهایی که تفاوت حداقل و حداکثر دمای بسیار زیادی دارند استفاده میشود. در کشور نروژ سطح خیابآنهای زیادی از سنگ گرانیت کیوبیک پوشش داده شده یا استفاده از این سنگ به عنوان جدول و پله خارجی (البته با سطح غیر صاف) در فضای خارجی بسیار رایج است.
در فضای داخلی هم استفاده از گرانیت در کف و بدنه به علت طول عمر بسیار بالا و مقاومت خوب در مقابل سایش قابل استفاده است. البته این مزایا برای ساختمآنهای اداری و عمومی و یا در ساختمآنهای خصوصی در قسمتهای عمومی بیشترین تطابق را دارد. باید توجه داشت که در کاربرد گرانیت در فضاهای داخلی، بحث گرم و سرد بودن رنگ و مسائلی از این قبیل بسیار مورد توجه معماران و طراحان است مهم و تأثیرگذار است.
سنگ گرانیت با فرآوریهای مختلف آن برای تمامی فضاهای کاربری اعم از نما، راهپله، فضاهای عمومی و خصوصی، پارکینگ و فضای باز کاربرد دارد.
در کنار محاسن ذکر شده، نقایص یا معایبی هم بر گرانیت وارد است که به آنها میپردازیم:
مشخصاتی که باعث انتخاب یک سنگ از نگاه یک طراح است دو وجه کلی دارد. یکی «مد» و دیگری زیباییشناسی و ترکیبات آن. در حال حاضر سنگ گرانیت مد نیست ولی هستند معمارانی که از آن در قالبهای مورد نظرشان استفاده مینمایند. با این توضیح مختصر به بررسی گرانیت در فضاهای مختلف میپردازیم:
گرانیت در نما
از آنجا که نمای ساختمان به خصوص در شهرهای بزرگ در ارتباط مستقیم با تغییرات جوی و آلودگیهاست؛ یکی از بهترین انتخابها گرانیت است. در مواقعی که سنگ گرانیت با رنگ روشن در نما کار شود آب برف و باران جذب شده توسط سطح سنگ گرانیت نما تا چند روز سنگ را دو رنگ کرده و نما به صورت لکه لکه دیده میشود. علت این پدیده جذب آب در قسمتهایی از سنگ و از دست دادن آب در قسمتهای دیگر سنگ است که این موضوع در سنگهای تیره اتفاق نمیافتد.
سنگ گرانیت به علت سخت بودن و کم بودن خلل و فرج آن و جذب آب بسیار کم، دوغاب را به خوبی جذب نمیکند و به همین علت معمولا چسبندگی کافی بین سنگ و دوغاب بوجود نمیآید. این موضوع باعث افتادن سنگهای گرانیت در نما میشود. این اشکال گرانیت با بستن و مهار کردن سنگ گرانیت تا قسمت زیادی برطرف میشود. چنانچه این کار با چاک دادن سنگ و بستن آن با سیم گالوانیزه قبل از دوغابریزی انجام گیرد «اسکوپ» نامیده میشود. روش دیگر آن «نصب خشک» است که جزئیات متفاوتی دارد و امروزه بسیار رایج است.
در حال حاضر در ایران استفاده از گرانیت برای نما نسبت به سالهای قبل از مد افتاده و استفاده از آن به صورتهای جدید کاربرد دارد ولی از منظر زیباییشناسی ترکیبی، کماکان بسیاری از معماران از آن استفاده میکنند. در این مورد خلاقیت معماران حرف اول را میزند.
سنگ گرانیت برای کف فضای خارجی
سنگ گرانیت برای کف فضاهای باز بصورت سابخورده کمتر استفاده میشود؛ چراکه این سنگ در این حالت بسیار لیز است و در صورت خیس شدن خطرناک میشود. استفاده از این سنگ در فضاهای خارجی مثل کف پیاده رو و خیابان و محوطه نیز به صورت ساب خورده اصلا پیشنهاد نمیشود. ولی به صورت سطح ناصاف (تیشهای، بوشهمر، فلیم شده، نسابیده) بسیار رایج است. استفاده از این سنگ به صورتی که سطح زبر و ناصافی داشته باشد یکی از اصلیترین کاربردهای گرانیت است.
همینطور استفاده از این سنگ جهت ساخت کلیه مصنوعات سنگی، نیمکت و مجسمهها، برای نصب در فضای باز نیز رایج است.
در مناطق سردسیری که عمق یخزدگی از حد معمول بیشتر است و جادههای کوهستانی و همینطور مناطقی که آبریز زیاد و بالطبع احتمال یخزدگی وجود دارد، استفاده از سنگ کیوبیک گرانیت با شرایط و جزئیات استاندارد آن بیشتر میشود. برای نصب سنگ کیوبیک باید خاک کاملا کوبیده شود تا در آینده نشست نکند و سپس زهکشی کاملی جهت جمعآوری آبها پس از رد شدن از سنگ انجام شود؛ مثل یک استادیوم چمنکاری شده که در موقع بارش بتوان آب را از سطح جمع کرده و از زیر هدایت کرد. پس از زهکشی باید سنگ کیوبیک به صورت خشکه کار شود و در چیدن آن دقت لازم انجام گیرد تا قطعات سنگ کاملا در کنار هم چفت شوند. پس از آن لازم است این سطح کارشده کامپکت شود و در نهایت درزهای بین سنگها با ماسه و مقدار کمی سیمان پر شود. در این صورت سطح سنگشده کاملا قابل استفاده برای شرایط یخزدگی و جادههای کوهستانی خواهد بود. در ضمن پیادهروی بر روی این سنگ از لحاظ پزشکی مثل پیاده روی در جنگل و کوهستان بسیار مفید است. خیابان معروف شانزهلیزه در فرانسه سالهاست که چنین سطحی را به خود میبیند.
استفاده از سنگ گرانیت برای کف پله که باید مقاومت زیادی در مقابل سایش و ضربه داشته باشد یکی از بهترین پیشنهادهاست ولی متأسفانه گاهی دیده میشود که سنگ دو سانتیمتری گرانیت را برای پله انتخاب کرده، قسمتی از آن را که جلوی سنگ پله دیده میشود با یک سنگ دو سانتیمتری دیگر میچسبانند که به اصطلاح آن «دوبل کردن» میگویند.
این عمل (دوبل کردن) از لحاظ فنی مشکلات متعددی دارد. این دوسنگ به هم چسبیده شده به مرور زمان از هم جدا شده و ظاهر نازیبایی ایجاد میکند. در ضمن قسمت جلویی سنگ کف پله که معمولا حدود سه سانتیمتر از پیشانی پله بیرون میزند، بسیار مستعد شکستن است.
پیشنهاد میشود یا حداقل از یک سنگ سه سانتیمتری استفاده شود و یا این که سنگ سه یا چهار سانتیمتری را دوبل کنیم و با مفتول این دو قسمت را به هم بچسبانیم.
تغییر رنگ گرانیت
بحث دیگری که در مورد گرانیتها گفته میشود، موضوع تغییر رنگ آنهاست که در بحث هوازدگی در سنگ به این موضوع خواهیم پرداخت ولی اجمالا میتوان گفت به جز بعضی از گرانیتها مثل سبز پیرانشهر که هوازدگی در آنها منجر به تغییر رنگ از سبز به زرد میشود، فرآیند هوازدگی در سنگها عمومی است و تقریبا گرانیتها در این زمینه کمتر دچار میشوند. بعضی از گرانیتها دارای اکسیدها و سولفورهای آهن هستند که این سولفورها در مجاورت هوا روی سطح گرانیت با اکسیژن هوا وارد واکنش شده و از ظرفیتی به ظرفیت دیگر و یا سولفور اکسیدشده به هیدروکسید تبدیل میشوند. بعضا این واکنش شیمیایی گاهی با تغییر رنگ همراه است که در این مورد گرما و رطوبت میتواند همانند یک کاتالیزور به سرعت این واکنش که منجر به تغییر رنگ میشود کمک کند. لذا یک سنگ گرانیت مستعد تغییر رنگ در شرایط مختلف بسته به اینکه در مجاورت نور زیاد نمای جنوبی یا نور کم نمای شمالی و یا فضای داخلی به دور از آفتاب و یا در منطقه شرجی پر رطوبت و یا خشک و سرد قرار گیرد، در مدت زمآنهای متفاوتی دچار تغییر رنگ میشود.
گرانیتهای خارجی
امروزه میزان استفاده از گرانیتهای خارجی به دلیل مسائل اقتصادی به سرعت در حال افزایش است. مطلبی که به عنوان عیب گرانیتهای خارجی، بهخصوص گرانیت چینی گفته میشود این است که این سنگها رنگشده هستند و به مرور زمان رنگ خود را از دست میدهند.
این ادعا در مورد همه سنگهای گرانیت چینی صادق نیست و صرفا دو یا سه نمونه سنگ رنگشده چینی وارد ایران شده است که مشخص هم هست و مابقی فرقی با سنگهای ما ندارد ولی بعضی از سنگهای مشکی توسط بعضی از فروشندگان با واکس مشکی سنگ مشکیتر میشوند. این سنگها را میتوان با ریختن آب گرم بر روی سنگ و چند بار ایجاد اصطکاک روی آن تست کرد. چنانچه این آب گرم تیره شد مشخص میشود که سنگ رنگ شده است. هنگام برش سنگ با دستگاههای فرز آبی هم، سنگهای رنگشده خود را لو میدهند و معمولا آب برگشتی حاصل از برش را رنگی میکنند ولی سنگهای طبیعی فقط آب را مقداری کدر میکنند که با فرونشستن ذرات آن آب دوباره صاف میشود.
۲) تراورتن
سنگ تراورتن جزء سنگهای رسوبی است که منشأ خارجی دارند و در نتیجه حرکت یا تهنشین شدن ذرات سنگهای قبلی یا رسوب مواد محلول در محیطهای مختلف (سطح زمین، رودخانه، دریاچه، دریا، یخچال) و بالاخره از سیمانشدن و به هم چسبیدن ذرات سنگهای مختلف و برجا تشکیل میشود.
سنگ تراورتن آهکی است که دارای منشأ شیمیایی است و مواد آن بیشتر کربنات کلسیم تهنشینشده است که در نزدیکی چشمهها، غارها و حوضچههای مردابی است. بافت آن متخلخل است و بصورت لایه لایه نیز وجود دارد. وجود حفرههای سنگ به دلیل خروج گازها هنگام تهنشینشدن و در پارهای از موارد به دلیل تجزیه گیاهان است.
تراورتنها از مشخصههای مهم چشمههای معدنی هستند که سختی آن حدود سه است و در رنگهای قرمز، لیمویی، زرد، گردویی، دودی، سفید و کرم دیده شدهاند.
تراورتن در نمای خارجی
سنگ تراورتن تا چند سال پیش یکی از کم مصرفترین سنگها بود چراکه خلل و فرج و تخلخل آن عیب محسوب میشد ولی مدتی است که معماران و طراحان در کل دنیا توجه خاصی به آن کردهاند. طوری که این سنگ در حال حاضر پر مصرفترین سنگ در بین پنج گروه اصلی سنگ ساختمانی است.
سنگ تراورتن با داشتن طیف وسیعی از رنگها از روشن تا تیره و رنگهای متنوع و بسیار گرم و شاد و انواع و اقسام نقشها دارای خاصیتی بینظیر در بین سنگها است. از جمله خواص بینظیر این سنگ میتوان به لایه لایه بودن آن اشاره کرد. این سنگ به جهت لایه لایه بودن در دو جهت قابل برش است.
چنانچه سنگ تراورتن موازی این صفحه ها بریده شود تصویر این لایهها به صورت امواج ابر و بادی بر روی سنگ میافتد که در اصطلاح به آن بیموج یا بیراه یا Cross-Cut میگویند. چنانچه صفحه برش عمود بر این صفحات حرکت کند به آن موجدار یا بهراه یا Vein-Cut میگویند. در این حالت تصویر صفحههای تشکیلدهنده بر صفحه برشخورده تصویر خطوطی موازی است.
سنگ تراورتن در حالت بیموج (Cross-Cut) محکمتر است و محل بین صفحهها در سنگ موجدار (Vein-Cut) که همان خطوط روی سنگ است محل ضعف سنگ تراورتن است و دیده شده که تراورتن معمولا از همین خطوط میشکند.
برای تصور بهتر میتوانیم یک تنه درخت چند ساله را مثال بزنیم که هر سال که از عمرش گذشته لایهای روی لایه قبلی شکل گرفته است. چنانچه شما برش را عمود بر طول تنه درخت بزنید تصویرش در مقطع آن یک سری دوایر متحدالمرکز خواهد بود که به آنها Cross-Cut میگوییم ولی چنانچه برش در طول تنه درخت باشد، تصویر رگهها بر روی مقطع برش تصویر خطوط موازی میشود که به این حالت Vein-Cut میگوییم. آسیب پذیری چوب از محل همین لایهها است که تبدیل به خطوط موازی شده است.
به هر صورت در یک کلام میتوان گفت: تراورتن میتواند با همین خاصیت خود را از دیگر سنگها منفک نماید. خاصیت و حسن دیگر تراورتن استعداد خاص این سنگ در پذیرش انواع فرآوریها بر روی سطح خود است. شاید سنگهای دیگر هم در بعضی خواص با تراورتن مشترک باشند ولی قطعا تراورتن در این خصوصیت بیهمانند است.
مثلا میتواند به صورت (Honed)، یا براق (Polish)، یا تیشهای (Hatchet)، یا چکشی (Bush Hammer)، یا سند بلاست (Sand Blast)، یا چرمی(Brush)، یا بدون فرآوری (Un Polish)، یا آنتیک (Antique)، یا ابزار و پروفیل (Profile) کار شود. همچنین سطح آن میتواند با روشهای مختلفی پر شود که هر کدام خواص خود را دارد. مثلا میتواند با بتونه (Primer)، رزین (Resin)، اپوکسی (Epoxy)، سیمان (Cement) پر شود که هر کدام از اینها به رنگهای متنوعی در میآیند و بعضی از آنها میتوانند بیرنگ (Transparent) و یا مثل شیشه (Glass) باشند.
این سنگ به علت داشتن خلل و فرج دوغاب سیمان یا ملات پشت خود را به خوبی جذب میکند. این ویژگی باعث میشود تا تراورتن سالیان متمادی در برابر انقباض و انبساط و سرما و گرما، دوام بیاورد.
همین تخلخل به تراورتن کمک میکند تا در زمانی که آب در آن نفوذ میکند، یخ میزند و افزایش حجم پیدا میکند، سنگ نشکند؛ چراکه این افزایش حجم را در حالت الاستیسیته خود تحمل میکند و فضاهای خالی آن در موقع افزایش حجم کمک میکند تا برخلاف سنگهای دیگر مثل مرمریت دچار هوازدگی در مواقع یخزدگی، نشود.
با این توضیح یکی از بهترین انتخابها برای فضاهای خارجی چه نما وچه محوطه و حتی مصنوعات سنگی، تراورتن است؛ البته با در نظر گرفتن مسائل فنی آن.
تراورتن به علت نرمی و یکپارچگی خاصی که دارد بهترین گزینه برای کارهای ابزاری است چون به خوبی در دست کسی که میخواهد او را به شکلی در آورد مطیع و آرام است. لذا امروزه اکثر مصنوعات سنگی از میز و نیمکت گرفته تا مجسمههای سنگی، تراورتن است.
برای کف فضاهای خارجی نیز تراورتن یکی از بهترین انتخابهاست چراکه سطح آن میتواند زبر شود تا از سرخوردن جلوگیری نماید. در ضمن مقاومت لازم را برای فضاهایی که نیاز به مقاومت سایشی و خمشی بالا دارند تامین مینماید. چنانچه از تراورتنهای دو سانتی یا چهار سانتی و یا با ضخامتهای بالاتر استفاده
نماییم، این سنگ تحمل بار خوبی دارد.
امروزه استفاده از این سنگ در فضاهای خارجی هم بسیار رایج و به جاست. این سنگ بصورت رنگهای متنوع و خاصیت تیشهخوری در سطح میتواند کمک حال طراحان در فضاهای باز باشد. همینطور تراورتن میتواند به صورت کیوبیک استفاده شود، همانند آنچه در بخش گرانیت هم ذکر شد.
استفاده از تراورتن به عنوان جدول هم کاملا فنی، مقرون به صرفه و راهگشاست. بهخصوص در بخشهایی مثل جنوب ایران که کمتر در معرض آبهای کثیف قرار دارد.
یکی از مستعدترین سنگها در زمینه تعمیر و نگهداری سنگ، سنگ تراورتن است چنانچه این سنگ در نما کثیف شده باشد، میتوان آن را با انواع روغنها براق کرد حتی میتوان آن را شستشو داد یا سند بلاست کرد و یا حتی نقشهایی در محل به آن اضافه نمود.
تراورتن در فضای داخلی
هر چه میگذرد بر میزان استفاده از تراورتن در فضاهای داخلی افزوده میشود. رنگهای گرم و متنوع، طیف رنگی بسیار زیاد، انواع فرآوری، طیف قیمتی بسیار متنوع و انواع کارهای ابزاری جدید و ماشینی که روی این سنگ انجام میشود را میتوان از عوامل اصلی اقبال عمومی به استفاده از تراورتن در فضاهای داخلی دانست. شاید اگر کمی در زمان به عقب برگردیم به یاد بیاوریم که زمانی بود که چنانچه شما تراورتن را برای فضاهای داخلی مانند راهپله پیشنهاد میدادید با امتناع کارفرمایان مواجه میشدید، چراکه سوراخهای تراورتن را برای آن فضاها متناسب نمیدیدند ولی در حال حاضر همین تخلخل و داشتن سوراخ هم برای بعضی از سنگها به صورت حسن درآمده چراکه مد به سمت طبیعی (Natural) جلوه دادن محیطهای داخلی پیش میرود.
سنگ تراورتن در خاصیتی با سنگ مرمر مشترک است. امروز استفاده از طرحهای بوکمچ (Book Match) در کف لابی، بدنه و قسمتهای مهم ساختمان توسط مرمر و تراورتن بسیار رایج است و صد البته زیبا و چشمنواز. نقشهای روی سنگهای تراورتن چنانچه موقع برش به صورت سر هم حفظ شود و بعد از ساب و فرآوری در جهت مشخص کنار هم قرار گیرد میتواند طرحهای بسیار زیبا و متنوعی را که هر کدام همانند یک نقاشی بسیار هنرمندانه است به نمایش بگذارد.
بوکمچ میتواند دوتایی، چهارتایی و یا بیشتر باشد و همینطور میتواند به صورت توالی دو یا چند سنگ و در مجموع یک طرح واحد باشد. امروزه استفاده از این خاصیت تراورتن و مرمر روز به روز در حال افزایش است و بعضا سنگهایی هستند که به تنهایی زیبا نیستند و چه بسا نامنظم و شلوغ دیده شوند ولی با این روش میتوانند به بهترین تابلوی سنگی تبدیل شوند.
از لحاظ معماری تراورتن و نقشهایش همخوانی بسیار نزدیکی با مواد موجود در طبیعت اطراف خود دارد. گل و سبزه، خاک و آجر، رنگ و فلز از عناصری است که میتواند به خوبی توسط طراحان ساختمانی در کنار تراورتن به کار گرفته شود.
امروزه استفاده از کارهای ابزاری دستی و ماشینی روی سنگ تراورتن در حال توسعه است و از آن استفاده بسیار زیادی میشود. یک نمونه از این کارهای ماشینی طرحهایی است که محصول ماشین پروفیل است و واقعا تنوع بسیار زیادی دارد و میتواند پاسخگوی هر سلیقهای باشد.
۳) چینی (کریستال)
سنگهای چینی، توده سنگهای آهکی یا دولومیتی هستند که در اثر عوامل درونی نظیر درجه حرارت و فشار دوباره متبلور شدهاند و از این رو جزء سنگهای دگرگون به شمار میروند. سنگهای چینی در نقاط مختلف از نظر میزان دگرگونی و بعضی ترکیبات شیمیایی متفاوت هستند. سنگ چینی اغلب دارای بلورهای درشت است؛ این بلورهای درشت وجه تمایز سنگ چینی با سنگهای کربناتی رسوبی است.
از نظر ساختمان درونی سنگ و دانهبندی کریستال سنگ، یک معدن با معدن دیگر متفاوت است. کانی اصلی تشکیلدهنده اغلب چینیها، کلسیت است. همچنین سنگهای چینی دارای کانیهایی مانند کوارتز، گرافیت، هماتیت، سیمونیت، پریت و… نیز هستند.
در بعضی از سنگهای چینی کوارتز وجود دارد که با افزایش آن میزان سختی سنگ زیادتر میشود. اگر سنگ چینی کاملا خالص باشد دارای رنگ سفید و درخشندگی است، رنگ خاکستری روشن تا سیاه در این سنگها نشاندهنده وجود مواد کربندار در آنهاست. رنگهای سبز معمولا توسط کلریت یا سیلیکاتهای دیگر تولید میشوند. رنگ صورتی و قرمز به علت وجود ذرات بسیار ریز پراکنده هماتیت و یا کربنات منگنز و رنگ زرد و کرم بر اثر وجود لیمونیت است.
جذب آب در سنگهای چینی یا سنگ آهک متبلور معمولا کمتر از ۱ درصد است. وزن مخصوص آن ۷/۲ تن بر متر مکعب است. از مقاومت متوسطی برخوردار است. سنگ چینی مقاومتی بین ۱۹ تا یک ۱۴۰ مگاپاسکال دارد. مقاومت فشاری متوسط آن نیز در حدود ۱۱۰ مگاپاسکال است. مقاومت خمشی آن بین ۶ تا ۱۵ مگاپاسکال و مقاومت کششی آن به طور متوسط ۴ مگاپاسکال است. تخلخل این سنگ بسیار کم و بین ۳/۰ تا ۲/۱ درصد است.
سنگ چینی در نمای خارجی
استفاده از سنگ چینی برای نما و فضای خارجی کاملا فنی و صحیح است. سنگ چینی از لحاظ جذب آب و چسبندگی دوغاب بین گرانیت و تراورتن است؛ نه بهاندازه تراورتن جذبکننده دوغاب و نه بهاندازه گرانیت نچسب است.
در ایران استفاده از این سنگ برای نما از قدیم رایج بوده. اگر دقت کرده باشید سنگ چینی نمای اصلی بسیاری از ساختمآنهای قدیمی به خصوص در مناطق گرمسیر است؛ چراکه رنگ روشن آن باعث میشود تا گرمای زیادی جذب نما نشود و ساختمان از گرمای زیاد در امان باشد. مقاومت این سنگ در مقابل هوازدگی سطحی و عمقی به طور متوسط خوب و قابل اعتناست و در بعضی از معادن، سنگ چینی میتواند با تراورتن و گرانیت هم رقابت کند.
بنای اپرای شهر اسلو در کشور نروژ نمونه بسیار خوبی است که در آن از این سنگ در قسمتهای خارجی استفاده شده است. این بنای مهم معماری در نزدیکی دریاست و مقداری از آن در آب فرورفته و ایده شکلی آن کوه یخی است که از دریا بیرون آمده. با توجه به درجه حرارت بسیار پایین دمای دریا در نروژ که همیشه زیر صفر است انتخاب این سنگ از یک طرف کمک کرده تا تداعیکننده رنگ سفید یخ باشد و از طرف دیگر مقاومت خوب سنگ امکان داده که از آن در چنین فضایی استفاده شود. البته برای جلوگیری از لیز خوردگی روی سنگ را کاملا تیشهای (بوش همر Bush Hammer) کردهاند و برای اطمینان از مقاومت سنگ در طول سالهای دراز و عمر بالای آن از سنگ ضخیمتر یعنی ۸ سانتیمتری استفاده کردهاند. همچنین کل سنگ را بهصورت خشک نصب کردهاند. این بنا در مجموع کار بسیار زیبا و جذابی شده است. زینتبخش این شاهکار، سنگ چینی کارارا است که یکی از معروفترین معادن چینی دنیا به شمار میرود.
این سنگ میتواند برای مصنوعات سنگی هم مورد استفاده قرار گیرد. حتی کیوبیک آن هم مثل کیوبیک گرانیت و تراورتن مصرف میشود. سنگ چینی به صورت جدول هم میتواند مفید و زیبا باشد؛ مثلا استفاده از آن در طرح بازسازی پیادهرو و جوی آب خیابان ولیعصر کاملا به جا و صحیح است. در این طرح برای ساخت تمامی جدولها از میدان تجریش تا میدان راهآهن تهران از سنگ چینی لایبید بدون فرآوری استفاده شده که در قسمتهایی از کارها این جدولها تیشهای شدهاند و مختصری هم ابزار خوردهاند. در بعضی قسمتهای کف نیز کیوبیک گرانیت و در بعضی قسمتها کیوبیک چینی به کار رفته است.
سنگ چینی در فضای داخلی
استفاده از سنگ پیرو فاکتورهای مختلفی است که یکی از آیتمهای اصلی آن مد است. در یک کلمه در حال حاضر سنگ چینی برای فضای داخلی مد نیست. یک قسمت آن به این موضوع بر میگردد که چون چینی دارای رنگهای سفید و خنثی و سرد است، فضای داخلی را به آن گرما و جذابیتی که مورد نظر طراح است، نمیرساند.
دلیل دیگر اینکه این سنگ را کارخانههایی با کیفیت ساب و برش پایین فرآوری کردهاند و ما عادت کردهایم چینی را با کیفیت فرآوری بد و بیشتر در ابعاد بیست سانتیمتر طولی و در مکانهای درجه چندم ببینیم. این یک عامل مهم روانی است که تقاضای سنگ چینی را در فضاهای داخلی به حداقل میرساند اما بعید نیست در آینده با فرآوری خوب و در ابعاد بزرگ دوباره مد شود و بتواند جایگاه تازهای برای خودش دستوپا کند. خوششانسی و اتفاقی که در سالهای اخیر برای تراورتن افتاد در خانه سنگهای چینی را هم بکوبد. این اتفاق در سالهای گذشته برای سنگ لاشتر هم افتاد. این سنگ همیشه به صورت تیشهای استفاده میشد و قیمت پایینی داشت. عدهای پیدا شدند که بلوک خوب و بزرگ و قواره آن را خریدند، اسلب گرفتند، خوب فرآوری کردند و صادر نمودند. کم کم بازار داخل هم به ارزش آن پی برد و بعد از سالها به عنوان سنگ تزئینی سابخورده برای خودش جایی باز کرد و تقاضا برای این سنگ بالا رفت.
در این زمینه رگههای سنگ چینی میتواند کمک زیادی به جلب نظر بیشتر طراحان و مصرفکنندگان کند؛ چنانچه از داستان بوک مچ (Book Match) نظیر سنگهای مرمر و تراورتن در سنگهای چینی هم استفاده شود (این شدنی است) این سنگ میتواند بهزودی از یک سنگ کمارزش به یک سنگ تجاری باارزش تبدیل شود. با یکبار بازدید از یک نمایشگاه اروپایی -به خصوص ورونا- میتوان عملی بودن چنین دیدگاهی را با چشم دید. ببینید که چطور از یک سنگ چینی کارارا و مشابه آن استفادههای زیبا، به یاد ماندنی و درخور این سنگ میشود و آنها که به این زیبایی سنگ چینی را دوباره زنده کردند حتما دعای خیر سنگهای چینی پشت سرشان خواهد بود. استفاده از سنگ چینی جهت تابلو سنگهای CNC سهبعدی هم بسیار زیبا و جذاب است.
چنانچه بخواهیم از سنگی نازک توقع مقاومتی خوب داشته باشیم و آن سنگ هم خیلی سفت و محکم و غیرقابل فرآوری نباشد از چه سنگی استفاده کنیم؟
چنانچه بخواهیم نقشی را روی سنگی حکاکی کنیم و آن سنگ را در معرض برف و باران هم قرار دهیم و مثل تراورتن نیاز به فرآوری جدی نداشته باشد، از چه سنگی استفاده کنیم؟ جواب مشخص است؛ سنگ چینی!
این بحث برای طراحانی که خودشان مولف یا مدساز هستند میتواند قابلتوجه باشد. بد نیست معدنداران هم به این نکته توجه داشته باشند که احتمال دارد یک روز دوباره سنگ چینی مد شود. چراکه هم لیاقتش را دارد و هم پیشینهاش را. سنگ چینی توسط دستگاههای برش سنگ نرم بریده میشود و معمولا نیاز به توری و رزین خاصی ندارد، چراکه دارای تخلخل و رگههای خالی بسیار کمی است پدیده رد شدن نور از سنگ پدیده بسیار جذابی در معماری سنتی و مدرن است. هرچند این پدیده مخصوص مرمرهاست، اما در بعضی از سنگهای چینی هم وجود دارد و سنگ چینی در این خاصیت تا حدودی با سنگهای مرمر شریک است و یکهتازی سنگ مرمر را تحت تاثیر قرار داده.
۴) مرمریت
دستهبندی سنگ به مرمریت و غیر مرمریت شاید بتواند وسیعترین طیف را از لحاظ مواد تشکیلدهنده، تشکیل دهد. در این نوع سنگ که کاملا توسط بازار شناخته شده است از سنگهای آهکی تا ماسهسنگها قرار دارند. بعضی از آنها جزء دسته سنگهای رسوبی و بعضی سنگهای دگرگونی محسوب میشوند.
آن دسته از مرمریتها که جزء ماسهسنگها محسوب میشوند به طور معمول از دانههای کوارتز تشکیل شدهاند و به وسیله مواد سیمانی به هم متصل شدهاند. ماسهسنگها ساختاری لایهلایه دارند و در تمام آنها رگهها را میتوان مشاهده کرد. دانههای تشکیلدهنده ماسهسنگها از حدود ۷۰ میکرون تا ۴ میلیمتر قابل مشاهده است که با درشت شدن دانهها به «کنگلومرا» تبدیل میشوند. این قطعات ریز و درشت توسط ماده دیگری که نقش سیمان را بازی میکند بهم میچسبند. در میان این سیمانها، سیمان سیلیسی بادوامترین آنهاست. اکسید آهن نیز سیمانی قوی است اما احتمالا سیلیس ضعیفتر باشد. ضمن اینکه باعث رنگی شدن سنگ میشود.
سیمان رسی دارای معایبی است. رس چسباننده با قدرتی نیست به علاوه موجب جذب رطوبت سنگ میشود لذا سنگ را در برابر یخبندان آسیبپذیر میکند. همیشه ماسهسنگهای سخت و با جذب آب کم، دارای عمر زیادی هستند اما انواع نرمتر آن ممکن است در اثر یخبندان خراب شوند. همانطور که گفته شد، رگههای رسی در سنگ، نقطهضعف به شمار میروند.
جرم حجمی ماسهسنگها معمولا حدود ۶/۲ تن بر متر مکعب است. ماسهسنگها از نقطه نظر جذب آب دامنه گستردهای دارند. انواع سخت و متراکم آن، کمتر از ۱ درصد جذب آب دارند. مقاومت فشاری آن بین ۶۰ تا ۸۰ مگاپاسکال است. بسیاری از ماسهسنگها بر اثر قرار گرفتن در معرض جو و به علت اکسیداسیون ترکیبات آهنی موجود در آنها دچار تغییر رنگ میشوند. این تغییر رنگ لزوما نشانه تخریب سنگ نیست چرا که گاهی موجب زیباتر شدن سنگ میشود. قسمتی دیگر از مرمریتها سـنگهای آهکی هستند. این مرمریتها همیشه لایهلایهاند لذا گاهی مرمریتها سنگ اهک ریزدانه نیز نامیده میشوند. این سنگها غالبا درزه یا رگه دارند و بیش از سنگهای نوع ماسهسنگ در آبهای سطحی قابل انحلالاند.
سنگآهکها دارای بافت متغیری بوده ولی اکثر آنها ریزدانهاند. آنهایی که درشتدانه هستند متشکل از بلورهای درشت یا قطعات فسیلاند. انواع ریزدانه قابلیت پرداخت بهتری دارند و پایداری آنها در برابر هوازدگی بیشتر است.
سنگهای آهکی معمولا سخت نیستند در حالی که سنگآهکهای متراکم معمولا سخت و انواع متخلخل آن سست هستند. انواع مختلف سنگآهک متراکم سخت، دارای جذب آب پایین و کمتر از ۲ درصد هستند اما در انواع دیگر با چگالی کمتر که به عنوان سنگ ساختمانی نیز قابل استفادهاند، جذب آب بیشتری نیز دیده شده است؛ یعنی حدود ۴ تا ۱۲ درصد که اصطلاحا به آنها لایماستون میگویند. سنگ آهک با داشتن جرم حجمی زیاد، در برابر قلیاییها مقاوم است.
مرمریتها در فضای خارجی
نوع ترکیب کانیها و اجزاء تشکیلدهنده مرمریتها طوری است که اکثرا سریع دچار هوازدگی در سطح و عمق میشوند و به همین دلیل مصرف این سنگها در فضای آزاد پیشنهاد نمیشود. چراکه در مدت زمان کمی ابتدا سطح آن دچار هوازدگی میشود و سپس با نفوذ آب در رگههای این سنگها شاهد خوردگی و حل آهکهای کناری درزها خواهیم بود. هنگام یخزدگی و افزایش حجم کمکم نمای آن دچار ترکهای عمیق میشود. مرمریتهایی که از جنس سنگ آهک هستند ابتدا با فرآیند حل شدن هوا زده میشوند. تاثیر باران یا آبهای سطحی ممکن است کند و تدریجی رخ دهد ولی حتما رخ میدهد. این تاثیر احتمالا به شکل کاملا غیر یکنواخت خود را نشان خواهد داد. اگر بخشی از سنگ، سیلیسی شده باشد، این قسمتها برابر فرآیند انحلال بیش از بخشهای کربناتی مجاور مقاومت میکنند و ظاهر سنگ به صورت غیر یکنواخت و آبلهرو میشود. گاهی دیده شده که سطح این سنگها پوستهپوسته شده، از سنگ اصلی جدا شدهاند.
پس در مجموع استفاده از سنگهای مرمریت برای فضای خارجی مناسب نیست مگر با دو شرط ۱- سنگ بسیار ضخیم باشد. یعنی ضخامتی بیش از چهار سانتیمتر داشته باشد. آن هم سنگهای مرمریت سیلیسی و محکم. این ضخامت باعث عدم نفوذ آب و خوردگی سنگ و موجب تاخیر در ترکهای عمیق میشود.
۲- سطح سنگ سابخورده نباشد. مثلا تیشهای یا بادبر باشد و یا به هر روش دیگر غیر براق باشد. در این صورت چنانچه حتی سطح سنگ دچار هوازدگی شد این هوازدگی به علت غیر صاف و غیر براق بودن سنگ چندان به چشم نمیآید.
مثال معروف آن برج آزادی است که در آن از مرمریت جوشقان استفاده شده است. آن هم با سطحی غیر براق و به صورت ناصاف و ضخیم.
یا استفادههایی که از سنگ مرمریت گندمک در فضای خارجی میشود میتواند نمونهای از استفاده مناسب این سنگ باشد.
معمولا این سنگ را به صورت تیشهای یا سندبلاست یا بادبر استفاده میکنند که سطحی غیر براق دارد و کمترین ضخامت مورد استفاده در آنها نیز ۵/۲ سانتیمتر میباشد.
یکی از اشتباهات رایج در استفاده از مرمریت همین استفاده نامناسب آن در فضاهای خارجی است. اشتباهی که همه ما بارها آن را دیدهایم.
مرمریتها در فضای داخلی
یکی از بهترین و بجاترین استفاده از سنگهای مرمریت، بهکارگیری در فضای داخلی است. مرمریت، کاملا برای ایفای چنین نقشی مستعد است و امتحان خوبی در این زمینه پس داده است. محل جولان سنگ مرمریت به محض ورود به ساختمان از بدنه لابی، کف، راهپله، کف واحدها شروع میشود و ماموریتش را در فضای بسته به خوبی انجام میدهد. انواع رنگها بهخصوص کرم استخوانی، رنگهای سبز، قرمز، قهوهای، بژ، سیاه، خاکستری و تقریبا هر رنگی در مرمریتها پیدا میشود. غیر از تنوع رنگ، زیباترین نقشها را هم میتوانید روی مرمریتها پیدا کنید. این خاصیت به همراه سابپذیری مناسب باعث شده مرمریت برای فضای داخلی پیشنهادی بهینه به معنای واقعی باشد. چراکه در فضای داخلی سرما و گرما، برف و باران، تهاجم مواد خورنده، سایش و ضربه جدی وجود ندارد؛ در عوض کارکرد رنگ و معماری گرم و خودمانی در فضای داخلی بسیار مطلوب است. چنانچه این سنگها توسط ماستیکها و رزینهای مخصوص آن فرآوری شوند میتوانند تا حد بسیار زیادی قابلیتهای خود را افزایش دهند و همان طول عمر مورد نیاز ما را داشته باشند.
سنگهای مرمریت هم انواع ضعیف و قوی دارند. این قوت و ضعف را با روشهای مختلفی میتوان تشخیص داد. تجربه شخصی، سؤال از فروشندگان سنگ، استفاده از جداول مقاومت فشاری و سایشی و بازدیدهای موردی میتواند شما را به نتیجه مطلوب برساند. برای کف راه پله و فضاهای مشاع لازم است از مرمریتهای محکمتر و مقاومتری استفاده کرد.
همینطور اگر برای قسمتهای عمومی یک بیمارستان یا یک فضای عمومی در حال انتخاب سنگ مرمریت هستیم، باید به این مسأله جدی داشته باشیم. در هر صورت با وجود تمام معایب وارد به سنگهای مرمریت، به راحتی نمیتوان از خیر آنها گذشت. مثلا سنگ مرمریت کرماستخوانی دهبید یکی از انتخابهای زیبا و عمومپسند است.
از مهمترین سنگهای مرمریت ایران میتوان به سنگهای زیر اشاره کرد:
مرمریتهای دهبید، کاشمر، آباده، صلصالی، گندمک کرم کرمان، بجستان، هرسین، خوی، ارومیه و بسطام.
از این سنگها میتوان به عنوان ابزار سنگی و هر نوع مصنوعات سنگی استفاده کرد. بهتر است که این مصنوعات در داخل ساختمان استفاده شوند. همانطور که گفته شد چنانچه استفاده از مرمریتها در فضای خارجی مد نظر است باید دو شرط استفاده از آنها در فضای خارجی رعایت شود.
۵) مرمر
سنگ مرمر از جمله سنگهای آهکی دگرگون است؛ یعنی ابتدا سنگهای رسوبی آهکی تشکیل و سپس به مرور زمان دگرگون شده است و این تبدیل به این علت است که ساختار اولیهاش تغییر یافته و سنگ آهک و دولومیت دوباره متبلور شده و مرمر کریستالی تشکیل شده است.
سنگ مرمر دارای رنگهای سفید، خاکستری، سیاه، سبز، قرمز، زرد و ارغوانی است. سنگی است بسیار زیبا و جلاپذیر و شفاف که نور را از خود عبور میدهد و سختی بین ۳ تا ۵/۵ است.
بسیاری از مرمرها زمانی که در معرض عوامل جوی قرار میگیرند دوام و استحکام خود را از دست میدهند. برخی از انواع سنگ مرمر دارای ۹۹ درصد کربنات کلسیم هستند. وجود املاح بعضی از فلزات مانند آلومینیوم و منیزیم در مرمر باعث تنوع رنگ آن میشود. مرمر خالص کاملا سفید است.
مرمر در فضای خارجی
در حال حاضر در کشور ایران مرسوم شده که مرمر برای اماکن متبرکه و مساجد استفاده میشود. به همین علت چنانچه شما بخواهید از این سنگ برای پوشش جایی استفاده کنید؛ برای شما یک مسجد یا حسینیه یا امامزاده را تداعی مینماید. نمیشود کتمان کرد که نیاکان ما برای تزئینات داخلی این زیارتگاهها بهترین مصالح از هر نوع را انتخاب کردهاند و صد البته از سنگها زیباترین آنها را که مرمر باشد. در گذشته نهچندان دور از سنگ مرمر بعضا در نمای ساختمانها استفاده شده است و همینطور در فضاهای مذهبی در قسمتهای خارجی کمی تا قسمتی بهکار رفته است. بررسی این دو کاربرد در نماهای خارجی مشخص مینماید که سنگ مرمر بدرد فضای خارجی نمیخورد و بودن در معرض برف و باران در محیط باز باعث میشود که مرمر دوام و استحکام خود را از دست بدهد دچار هوازدگی شود.
هوازدگی در سنگ مرمر به دو صورت سطحی و عمقی اتفاق میافتد. سنگ مرمر در فضای خارجی با مرور زمان دچار هوازدگی سطحی میشود و روی سنگ و قسمت اصلی آن در آب حل شده و در رنگ اصلی و ساب براقیت خود را از دست میدهد و این رگههای زیبا و نقشهای حیرتانگیز در فضای خارجی مانا نیست. نفوذ
آب در رگههای نهچندان محکم مرمر و خوردن قسمتهای ضعیف آن و بعضا یخزدگی و به تبع آن انقباض و انبساط، باعث ترکخوردگی در عمق سنگ مرمر استفادهشده در نما میشود.
حتی در رواقهای حرمهای مطهر قسمتهایی داریم که مسقف هستند ولی در معرض هوای آزاد قرار دارند. مرمرهای بهکار برده شده در این فضاها سطح زیبا و درخشش خود را از دست دادهاند. پس استفاده از مرمر در فضای خارجی چه بهعنوان نما و چه به عناوین دیگر پیشنهاد نمیشود.
مرمر در فضای داخلی
بیشترین استفاده از مرمر در ایران در فضاهایی با کاربری مذهبی شده است. این مکانها دارای مراجعهکننده زیاد و در تماس و لمس بالا میباشد. سنگ مرمر برای چنین فضاهایی امتحان خود را پس داده و این سنگ اصیل و زیبا هر چهقدر پا بخورد براقتر شده و ظاهرش خراب نمیشود و فقط کمی حالت چرمی پیدا میکند. راجعبه زیبایی سنگ مرمر هرچه بگوییم کم است. از لحاظ علم فیزیک ما وقتی جسم را میبینیم که نور از آن شی به چشم ما میخورد. یعنی چنانچه ما به جسمی نگاه میکنیم و پشت جسم را نمیبینیم یعنی نور از آن جسم رد نمیشود و ما فقط سطح آن جسم را میبینیم. حالا وقتی ما به سنگی نگاه میکنیم، فقط روی آن را میبینیم و کلا ضخامت سنگ را که میتواند ۲ سانتیمتر باشد نمیبینیم. سنگ مرمر نور را از خود عبور میدهد و اتفاقی که میافتد این است که شما وقتی به سنگ مرمر نگاه میکنید اجزاء و اشکالی را میبینید که مثلا در عمق ۳ میلیمتری سنگ است و این موضوع به سنگ مرمر یک خاصیت نمایش ۳ بعدی میدهد.
البته در معماری قدیم از این خاصیت رد شدن استفاده کرده و چنانچه میخواستند از مادهای استفاده کنند که نور را رد کرده ولی جسم وضوح تصویری نداشته باشد، از سنگ مرمر استفاده میکردند. در معماری جدید این استفاده به نوع دیگری شایع شده که چنانچه بخواهند فضایی را به صورت غیر مستقیم روشن کنند و درعینحال منبع نورانی زیبا باشد از سنگ مرمر استفاده میکنند.
استفاده بسیار فراگیر و امروزی و مهم از سنگ مرمر چیدن سنگ مرمر به صورت بوک مچ (Book Match) میباشد که قبلا به آن اشاره شده است.
سنگ مرمر به خاطر زیبایی خاصی که دارد همواره در مجسمهسازی، کارهای ساختمانی و تزئینی مورد استفاده قرار گرفته است. هنرمندان برجستهای چون «میکل آنژ» و «لئوناردو داوینچی» در بسیاری از آثار خود از سنگ مرمر ستفاده کردهاند لذا یکی از بهترین کاربردهای سنگ مرمر استفاده از آن در تزئینات و مصنوعات سنگی، گلدانی و کلیه کارهای هنری است که کاربرد داخلی دارد.
هزینه فرآوری سنگ مرمر از معدن تا کارخانه همگی بسیار زیاد است. به علت خرد بودن اکثر معادن مرمر سنگ میبایست با ظرافت و حساسیت خاصی برداشت شود لذا قیمت تمامشده آن جزو گرانترین سنگها است. در نتیجه معمولا از این سنگ در متراژ کم ولی با حساسیت و ظرافت و در جای خوب استفاده میشود. تقریبا اکثر خریداران این سنگ را بصورت براق و صیقلی میپسندند که بسیار بجاست.